آیا اختلافات فقهی در بین مذاهب اربعه سبب بدبینیها نمیشود؟
جواب)الحمدلله،
ائمه اربعه خودشان مخالف اختلافات مذهبی بوده اند، بطوریکه به پیروانشان نصیحت میکرده اند که اختلاف نکنند و فقط قول حق را بگیرند هر کجا و از هر کسی که بشنوند.
بطور خلاصه اقوال این ائمه در مورد مذهبشان بشرح زیر میباشد:
اولین این ائمه امام ابو حنیفه بوده است که بعضی از اقوالش عبارتند از:
دومین امام، امام مالک بودند که میگفت:
1 – "إنما أنا بشر أخطئ وأصیب فانظروا فی رأیی فکل ما وافق الکتاب والسنة فخذوه وکل ما لم یوافق الکتاب والسنة فاترکوه" (روایت ابن عبد البر در "الجامع" 2/32) یعنی: "همانا من بشر هستم و (در مسائل فقهی) خطا میکنم و یا صحیح میگویم، پس در رأی من بنگرید، و هر مسئله ای که با قرآن و سنت موافقت داشت بگیرید و اگر مخالف بود آنرا ترک کنید"
2- " لیس أحد بعد النبی صلی الله علیه وسلم إلا ویؤخذ من قوله ویترک إلا النبی صلی الله علیه وسلم" (روایت ابن عبد البر در "الجامع" 2/91) یعنی: "هیچکس بعد از پیامبر صلی الله علیه و سلم نیست که گفتارش قبول شود و یا نشود مگر پیامبر صلی الله علیه و سلم (که گفتارش هیچوقت نباید ترک شود و همه اش باید قبول شود)"
سومین امام، امام شافعی بودند که میگفت:
چهارمین امام، امام احمد بن حنبل بودند که میگفت:
1- " لا تقلدنی ولا تقلد مالکا ولا الشافعی ولا الأوزاعی ولا الثوری وخذ من حیث أخذوا" (ابن القیم در "إعلام الموقعین" 2/302) یعنی: "از من و مالک و شافعی و اوزاعی و ثوری تقلید نکنید و بگیرید از جاییکه که آنها گرفته اند (یعنی از قرآن و سنت).
2 – " رأی الأوزاعی ورأی مالک ورأی أبی حنیفة کله رأی وهو عندی سواء وإنما الحجة فی الآثار" ( ابن عبد البر در "الجامع" 2/149) یعنی: " رأی اوزاعی و مالک و ابو حنیفه همه اش رأی هست و نزد من همه اش یکسان است، ولی برهان و دلیل و حجت باید از اثر (یعنی حدیث پیامبر) باشد".
3- " من رد حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم فهو علی شفا هلکة" (ابن الجوزی در "المناقب" ( ص 182) یعنی: "کسی که حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم را رد کند پس او نزدیک است که هلاک شود".
این بود بعضی از اقوال ائمه اربعة که چطور پیروانشان را از تقلید کورکورانه بر حذر میداشند و همیشه آنها را یاداوری میکردند که که با دلیل و استناد از قرآن و سنت اقوالشان را مطابقت دهند و و اگر موافقت داشت قبول کنند و اگر مخالفت داشت رأی کسی دیگر که صحیحتر باشد را بگیرند.
در اینجا لازم به تذکر این دو مسئله میباشیم که:
1- مذاهب اهل سنت منحصر به این 4 مذهب نیست بلکه بیش از 15 مذهب میباشد ولی یاران مذاهب دیگر اقوال ائمه شان را تدوین نکردند لذا اثری (بجز مقدار کم) از آن مذاهب باقی نماند، بعنوان مثال، یکی از بزرگان تابعین میگفت که: "اللیث افقه من مالک، لکن اصحابه لم یقوموا به" یعنی: "لیث (ابن سعد) از مالک فقیهتر بود ولی یارانش مذهبش را تدوین نکردند".
2- هر چند مذاهب اهل سنت مختلف میباشد، ولی اختلافشان فقط در فقه و فهم نصوص قرآن و سنت بوده است لذا اختلافاتی در این زمینه رخ میداده است، ولی در مسائل عقیدتی که اصل و اصول دین را تشکیل میدهد اختلافاتی نداشتند لذا همه این مذاهب درست میباشند و کسی نمیتواند تعصب بخرج دهد و مذهب دیگری را انکار کند مگر اینکه همانطور که گفته شد هنگام روشن شدن حقیقت و درستی یک مسئله با استناد از قرآن و سنت باید تابع قول دقیقتر و صحیحتر شویم هر چند مخالف مذهبمان نیز باشد.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
حکمت و نصیحت...برچسب : نویسنده : jtjask بازدید : 25